یا فاطمه بنت نبی ادرکنی
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
یا فاطمه بنت نبی ادرکنی
نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392
بازدید : 109
نویسنده : مهدی

[ فاطمه در میدان های جنگ
فاطمه علیهاالسلام در جنگ ها، کنار پیامبر خدا بود. حتی

در جنگ احد پس از انتشار خبر
کشته شدن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با تنی چند از زنان

شتابان به سوی جبهه حرکت
کرد و فاصله میان مدینه و احد را پیاده پیمود، چون پدر را با دندان شکسته و پیشانی مجروح
یافت، صورت پدر را شست وشو داد و زخم پیشانی اش را درمان نمود.


فاطمه علیهاالسلام طبیب پدر بود و زخم های پدر را درمان می کرد.
در جنگ احزاب که مدینه در محاصره قرار داشت، هر کس به اندازه توان خود،

جنگ را پشتیبانی
می کرد.

زهرا علیهاالسلام نیز نان می پخت و قسمتی از نیازمندی های مجاهدان را تأمین می
نمود. در یکی از روزها که برای فرزندان خود نانی تازه آماده کرده بود، نتوانست بدون پدر از آن
استفاده کند؛ از این رو، به خط مقد مّ جبهه نزد پدر شتافت و گفت: پدر جان! قرص نانی پخته
ام، دلم آرام نگرفت که بدون شما میل کنم، آن را برای شما آورده ام.
این، او لّین » : پیامبر نگاه مهربانش را به دخترش دوخت و آنگاه با صدایی آرام و خسته گفت
 غذایی است که پس از سه روز، پدرت بر دهان می گذارد
آن حضرت در هنگام فتح مکه برای پدر خیمه ای برپا کرد و آب

 برای او آماده ساخت تا گرد و غبار را از تنش بشوید و رهسپار مسجد الحرام شود.
عشق فاطمه به پیامبر، یک عبادت بود. رابطه این دو باهم، فروغی آسمانی داشت. او همیشه
( پدر را، پدر جان می خواند (یا ابة).
 او بسیار تصدیق کننده پیامبر بود، و کوشش فراوانی در حفظ احادیث حضرت داشت.
همواره خشنودی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را بر خشنودی خود، مقد مّ می داشت. و
بارها برای کسب رضایت وی از غذا، لباس، پرده، گردن بند و حتی دست بند فرزندانش گذشت
 و آنها را در راه خدا ایثار کر
د.

((برگرفته از کتاب /پرتوی از مکتب زهرا/))



000



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: